معنی اعتبار مالی - جستجوی لغت در جدول جو

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به عربی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به فرانسوی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به اوکراینی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به عبری

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به آلمانی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به اردو

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به بنگالی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به سواحیلی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به کره ای

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به ژاپنی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به هندی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به لهستانی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به روسی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به هلندی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به پرتغالی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به چینی

اعتبار مالی

تصویری از اعتبار مالی — تصویر اعتبار مالی

دیکشنری فارسی به تایلندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اعتبار عقلی

(اِ تِ رِعَ)

لحاظ عقلی. تصور عقل، دارای قامت راست و معتدل بودن. راستی قامت داشتن:
چه نشینی ای قیامت بنمای سرو قامت
بخلاف سرو بستان که ندارد اعتدالی.
سعدی.
، سلامتی داشتن. (ناظم الاطباء)

لغت نامه دهخدا